کیانا خانم کلی بزرگ شده با کلی شیرینکاری و ادا اصول جدید
1- دخترم بالاخره با کلی تاخیر چندتا دندون با هم داره درمیاره
2-کلی 3 چرخه ای که صبا خانوم بهش داده رو دوس داره. یه مدت هی گریه و گیر که سوارش کنیم و بچرخونیمش. مخصوصا به محض اینکه باباش میرسید خونه، سریعتر از اون میرفت پیش چرخش می ایستاد و منتظر باباش میشد که سوارش کنه و اگه باباش یه کم تاخیر میکرد تو سوار کردنش، گریه اش میرفت آسمون. ولی الان خودش دیگه میتونه سوار و پباده شه (البته با یه تکنیک جالب) و تا حدودی مستقل از ما با چرخش بازی می کنه.
3- دکمه های تی وی، کلا شدن اسباب بازی خانوم. میره جلو اون می ایسته و یا کانال عوض میکنه و یا ولوم میده. اینقدر این کار رو کرد که باباش مجبور شد یه تیکه مقوا بچسبونه رو دکمه ها.
4- این روزا یه تبلیغ شامپو بچه گلرنگ پخش میشه که توش چندتا دختر کوچولوی خوشگل شعر میخونن و کیانا اونو خیلی دوس داره و تا شروع میشه کیانا خانوم شروع میکنه به دست زدن و خندیدن. البته آهنگ انتهاییه سریال فاصله ها رو که یه آهنگ آروم و پروانه ای هم، خیلییی دوس داره.
5- کیانا خانوم یه سری کلمه رو کامل ادا میکنه، مثل آقا (با تشدید روی ق) و هاپو و بعضی ها رو نصفه مثل پَ که یعنی پتو.
6- کیانا تازگیها ادای حرف زدن رو درمیاره. میگه:بودوو بوودی بودوو بودی :))) مخصوصا اگه از یه موضوعی خیلی ذوق کنه اول الکی میخنده ( مثلا میگه "ها ها") و بعد شروع به صحبت میکنه. اولین بار که این مدلی صحبت کرد تو ماشین تو راه برگشت از ساوه بودیم . ماجرا از این قرار بود که کیانا خانوم خیلی خوابش میومد ولی نمیخوابید و ما از بابا حاجیش خواستیم که دعواش کنه. بابا حاجیش هم یه کم تند بهش گفت بخواب و کیانا خانوم هم که از گل نازکتر از باباحاجیش تا اون موقع نشنیده بود، کلی از این مدل حرف زدن بابا حاجیش تعجب میکرد و با تعجب برمیگشت سمت من و میگفت: "بودوو بوودی بودوو بودی". حالا فکر کنید بابا حاجیش چه جوری باید جلو خنده اش رو میگرفت؟؟؟
7- و بالاخره دخترم عاااشقه آب بازی و فواره اس. تو حموم هم تا وقتی کف شامپو تو صورتش نره. با جیغ های ناشی از ذوق و آب آب گفتن، حموم رو میذاره رو سرش.
عزیزکم هر روز سرزنده تر و شاداب تر از روز قبل باشی.
1- دخترم بالاخره با کلی تاخیر چندتا دندون با هم داره درمیاره
2-کلی 3 چرخه ای که صبا خانوم بهش داده رو دوس داره. یه مدت هی گریه و گیر که سوارش کنیم و بچرخونیمش. مخصوصا به محض اینکه باباش میرسید خونه، سریعتر از اون میرفت پیش چرخش می ایستاد و منتظر باباش میشد که سوارش کنه و اگه باباش یه کم تاخیر میکرد تو سوار کردنش، گریه اش میرفت آسمون. ولی الان خودش دیگه میتونه سوار و پباده شه (البته با یه تکنیک جالب) و تا حدودی مستقل از ما با چرخش بازی می کنه.
3- دکمه های تی وی، کلا شدن اسباب بازی خانوم. میره جلو اون می ایسته و یا کانال عوض میکنه و یا ولوم میده. اینقدر این کار رو کرد که باباش مجبور شد یه تیکه مقوا بچسبونه رو دکمه ها.
4- این روزا یه تبلیغ شامپو بچه گلرنگ پخش میشه که توش چندتا دختر کوچولوی خوشگل شعر میخونن و کیانا اونو خیلی دوس داره و تا شروع میشه کیانا خانوم شروع میکنه به دست زدن و خندیدن. البته آهنگ انتهاییه سریال فاصله ها رو که یه آهنگ آروم و پروانه ای هم، خیلییی دوس داره.
5- کیانا خانوم یه سری کلمه رو کامل ادا میکنه، مثل آقا (با تشدید روی ق) و هاپو و بعضی ها رو نصفه مثل پَ که یعنی پتو.
6- کیانا تازگیها ادای حرف زدن رو درمیاره. میگه:بودوو بوودی بودوو بودی :))) مخصوصا اگه از یه موضوعی خیلی ذوق کنه اول الکی میخنده ( مثلا میگه "ها ها") و بعد شروع به صحبت میکنه. اولین بار که این مدلی صحبت کرد تو ماشین تو راه برگشت از ساوه بودیم . ماجرا از این قرار بود که کیانا خانوم خیلی خوابش میومد ولی نمیخوابید و ما از بابا حاجیش خواستیم که دعواش کنه. بابا حاجیش هم یه کم تند بهش گفت بخواب و کیانا خانوم هم که از گل نازکتر از باباحاجیش تا اون موقع نشنیده بود، کلی از این مدل حرف زدن بابا حاجیش تعجب میکرد و با تعجب برمیگشت سمت من و میگفت: "بودوو بوودی بودوو بودی". حالا فکر کنید بابا حاجیش چه جوری باید جلو خنده اش رو میگرفت؟؟؟
7- و بالاخره دخترم عاااشقه آب بازی و فواره اس. تو حموم هم تا وقتی کف شامپو تو صورتش نره. با جیغ های ناشی از ذوق و آب آب گفتن، حموم رو میذاره رو سرش.
عزیزکم هر روز سرزنده تر و شاداب تر از روز قبل باشی.
انشاالله
پاسخحذفمن از اولم گفتم چشمای این دختر برق شیطنت ازش می باره! اینم گفتم که عاشق چشماشم! توام هی اصرار در اصرار که چشماش به خودم رفته و اینا :))
پاسخحذففتوا نده
تو رو خدا
دارم جمع و جور میکنم
میخوام بیام
اصلا به خاطر سه چرخه سواریشم که شده دارم میام
:))