۱۳۸۹ شهریور ۱۷, چهارشنبه

بابا پُ تِ تا

دخترکم داره یواش یواش دایره لغاتش وسیع میشه. ک، گ،ر،ب، پ، ت، د، م، ن،ل، س حرفایی هستن که میتونه کامل بگه و کلماتی مثل گل و کلید و ابر رو خیلی خوب ادا میکنه.
کیانا مدتها بود که سه نفر بابا مرتضی، بابا حاجی و بابایی رو بابا خطاب می کرد ولی دو-سه روزه که بینشون فرق قائل شده ومی تونه متفاوت ادا کندشون. مثلا به بابا حاجی میگه "بابا دِ" و به بابا مرتضی هم میگه "بابا پُ تِ تا".
اسم های دیگه ای که دخترم می تونه صدا کنه اینها هستند: "علا: علی رضا"، "علِ:علی"،" آیلا:آیلین"،" من نا: مهناز" و "آمان:سامان".
راستی یادم رفت بگم که اولین اسمی که دخترم یاد گرفت "علی رضا" اسم پسر همسایه بود که اون اوایل دخترم صداش می کرد"اَدیدا".