۱۳۸۹ مهر ۲۴, شنبه

گفتگوي خاله و خواهرزاده

خاله مهناز: كيانا بگو كياناي اميني. حالا بگو.
خاله مهناز: كياناي
كيانا: اَم ِ ن ِ
-----------------------------
خاله مهناز: كيانا بگو عباس آقا (از شخصيتهاي آهنگ رنگين كمان)
كيانا: عباداگا
------------------------------
خاله مهناز: كيانا بگو خاله رو چندتا دوس داري؟
كيانا: ييزده (به عبارتي همون يازده)
------------------------------
خاله مهناز: كيانا بگو نيس.
كيانا: نيس ت. با تاكيد روي ت .
پ.ن: كيانا وقتي يه چيزي رو پيدا نميكرد ميگفت : ل َ پ . يعني رفت. خاله مهناز اومد بهش ياد بده كه به جاي رفت بگه نيست ولي از اونجا كه فكر ميكرد ت رو نميتونه بگه، بهش گفت: بگو نيس. كه ديدم كيانا خانوم كاملا واضح گفت نيست. با تاكيد فراوان روي ت.
حالا چهره من و خاله مهناز رو تو اون لحظه مجسم كنيد. ;)

۲ نظر:

  1. تازه این بخشی از صحبتهای ماست :)

    پاسخحذف
  2. چه اصراری دارین به بچه یاد بدین درست صحبت کنه

    همینجوری عاشقشم

    مهناز! نبینم در جهت اصلاح گویش کیانا اقدام کنیا وگرنه یه کاری میکنم که ل َ...پ بشی ها (با تاکید بیش از اندازه روی ت)

    :))

    پاسخحذف