۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۵, شنبه

دپ زدن کیانا!!!

یه مدته کیانا کم حوصله شده. همش دنبال یه نفر میگرده که بغلش کنه و بچرخوندش. چراشو نمیدونیم والا.
ولی با این اوصاف پنجشنبه شب كه عمه مریم، صبا و مولودجون اومدن خونمون. كيانا با دیدن اونا کلی شارژ شد. مخصوصا با بازی با صبا کلی ذوق می کرد و دیگه از بی حوصلگی خبری نبود. اما وقتی جمعه غروب مهمونا رفتن، کیانا برای اولین بار با رفتنشون کلی دپ زد. اصلا فکرشو نمیکردم این عکس العمل رو نشون بده. کلا که نباید زمین میذاشتیمش چون گریه می کرد و گوله گوله اشک می ریخت. تازه وقتی هم که تو بغلمون بود هرکاری می کردیم، نمی خندید. کارایی که قبلا اگه یکیشون رو هم انجام میدادیم، کیانا خانوم از خنده ریسه می رفت. خلاصه که اولین بداخلاقی کیانا خانوم بعد از رفتن مهمون رو تجربه کردیم.

۱ نظر: