۱۳۹۰ تیر ۱۳, دوشنبه

همکاری با مامان

مامان: دخترم یه کم صبر کن من خونه رو گردگیری کنم.
کیانا: مامان من هم کمک کنم؟
مامان: چرا که نه. این دستمال مال تو. این هم مال من.
(من میرم سمت میز تلویزیون، کیانا خانوم سمت میز وسط پذیرایی و هر دو شروع به تمیزکردن میزها می کنیم)
(کیانا بعد تمیز کردن میز میره سمت چرخش و مشغول تمیز کردن اون میشه، من بعد از تمیز کردن تلویزیون میرم که میز وسط پذیرایی رو تمیز کنم، غافل از اینکه دخترم به خیال خودش اون رو حسابی تمیز کرده)

کیانا وقتی دید دارم به میزی که خودش تمیزش کرده دست میزنم با عصبانیت گفت: مامااان صد دفه گفتم به این میز دست نزن. من هی تمیزش می کنم، تو هی میای دست میزنی بهش؟؟؟ ( از حرفای خودم تحویلم میده دختر خانوم)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر