۱۳۹۰ تیر ۱۳, دوشنبه

عکس العمل کیانا خانوم در برابر فروش ماشین

مامان: کیانا بابا ماشینش رو فروخته ها.
کیانا:  نه مامان، ماشین تو پارکینگه.
مامان: نه دخترم، بابا فروخته. دیگه ماشین نداریم.
کیانا: پس دیگه باید همش پیاده بریم؟
مامان: نه دخترم دوباره میخره.
کیانا: آره ، بابا از ماشین هایی که بادکنک داره می خره. ( دخترم عکس ایربگ ماشین رو دیده، میگه بادکنک)
-------
دیروز ...
من و دخترم داریم می ریم پارک. (پیاده تا پارک محل)
کیانا: مامان، بابا واقعا ماشینمون رو فروخته؟؟
مامان: آره دخترم.
کیانا: فهمیدم. میخواد ماشین بادکنکی بخره. یادم نبود.
مامان: :))))))))

۱ نظر:

  1. عمه مولود جون قربونش بره که اینقد خوش زبونه.:*

    پاسخحذف