۱۳۹۱ خرداد ۱۷, چهارشنبه

کیانای سه ساله

کیانای سه ساله خیلی بزرگ شده. خیلیییی.
قدرت تشخیصش به طرز مشهودی بالا رفته.
حسابی حاضر جواب شده. تو جواب سوال دوست و آشنا از "نخودچی، پیچپیچی" خیلی استفاده میکنه.
عاشق بازی با گلکسیه و دنبال بازی های جدید اون.
تعدادی کلمه فارسی یاد گرفته بخونه. مثل: بابا، آب، نان، سبد، بستنی، ماهی، کلاه، کفش، گاو، اسب، کیانا.
خودش کتاب میخونه یابه عبارت دیگه داستان میسازه از روی شکلهای موجود در کتاب. و کلا ریتم شعر گونه داره و سعی میکنه حتما قافیه جور کنه برا چیزایی که میگه.
از "رضا" خیلی یاد میکنه و رزیتا بهترین دوستشه.
شیطون شده خیلی. تو کوچه، خیابون سخت میشه کنترلش کرد.
قراره بره مهد کودک تا یکی دو هفته دیگه.
بعضی وقت ها شدیدا لجبازی میکنه.
همچنان دوست نداره تنها و بدون من جایی بمونه. حتی خونه مامانی.
همچنان میوه نمیخوره.
همچنان موقع خوردن غذا، فیلم داریم.
خیلییی زیاد آب بازی دوست داره. به هر بهانه ای دم شیر آبه.
نمک رو خیلییی دوست داره. بعضی وقت ها میگه نمک بریز تو بشقاب من بخورم.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر